منتقدانه .. و زمانی که قائم ما ظهور کند، ندا در دهد:
آگاه باشید ای جهانیان!
که منم امام قائم..
آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده..
بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند..
بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند..
آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند..
*یالثارات الحسین علیه السلام*
|
امید آن دارم که مجلس شوراى اسلامى و دولت انقلابى اسلامى تصفیه کامل از عناصر ضد انقلاب و ضد اسلام را به طور قاطع و انقلابى شروع نمایند. و آخرین عرض من آن است که از اختلاف که منشأ همه بدبختیهاست و مخالف رضاى خداى متعال است احتراز، و نمایندگان محترم مجلس از رفتار و گفتارى که در مجالس زمان طاغوت برخلاف موازین شرعیه و اخلاقیه انجام مىگرفت اجتناب و در مخالفتهاى آرایى و سیاسى از حدود اخلاق انسانى تجاوز ننمایند. 4/3/59 مجلس شوراى اسلامى مجلس مشورت است، مجلسى است که باید متفکرین، آقایان، مسائلى که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایى که مربوط به ملت است و به اسلام. مجلس شوراى اسلامى که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت براى خدمت در آن بنگاه، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود. و آنچه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود. و به ترتیبى که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامى باشد. اغراض شخصیه را باید همه ما کنار بگذاریم. فرضاًکه من با شما خداى نخواسته، یک حساب و خرده دارم، این در مجلس نباید، در مجلسى که مجلس اسلامى است نباید این خرده حسابها را آنجا به آن رسید. مجلس شوراى اسلامى در یک محفظه سربسته نیست که اگر خداى نخواسته انحرافى در آن پیدا شد همان اجزاى خود مجلس بفهمند، این سرباز است و رادیو و تلویزیون این را منتشر مىکند، همه ایران مىبینند و مىشنوند، و خارج از ایران هم تا آنجایى که موج اینها مىرود، آنها هم مىشنوند و مىفهمند که چه شده است. اگر بنا باشد که خداى نخواسته از اول صفآرایى بشود براى جنگ اعصاب، و آن مجالسى که درزمان طاغوت بود، آن مجالس، باز محتوایش تکرار بشود، این مجلس اسلامى نیست، و آقایان به وظیفه شرعى و الهى خودشان عمل نکردهاند. من امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند، و بدون اینکه اغراض خودشان را و مخالفتهاى شخصى که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند، به آن چیزى کهو کیل او، به آن چیزى که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه کنند و شور کنند. شورى که در محیطى واقع شد که اسلامى است و اخلاق اسلامى است منتهى به جنگ نمىشود ، منتهى به آن مسائلى که در آن مجلسها و بعضى از آن مجلسها واقع مىشد که انصافاً شرمآور است نمىشود. باید همان طورى که تا حالا تحولات زیادى پیدا شده است در این ملت، شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصاره فضایل ملت هستید، باید در آنجا همان معنایى که مأمور اوشدید از طرف ملت، همان معانى باشد. ملت یک ملت اسلامى است و اسلام را مىخواهد و احکام اسلامرا مىخواهد. شما وکیل نیستید که بروید آنجا بنشینید و حسابهایىکه خودتان با هم دارید صاف کنید. اگر یک همچو کارى بشود، این انحراف است و غصب است آن محل براى شما. شما باید ـانشاءاللّه همینطور هم هست شما باید در آنجا معلم اخلاق باشید از براى همه کشور؛ براى اینکه مطالب شما به همه کشور بسط پیدا مىکند. وقتى که همه مردم در تمام کشور دیدند که اینو کلایشان با راستى و صداقت در خدمت کشور هستند و در خدمت اسلام هستند، و مناظرههایى که مىکنند مناظرههاى اسلامى است، و بحث و تفتیشى که مىکنند بحث و تفتیش اسلامى است، این یک تعلیمى مىشود به همه افرادى که در این کشور هستند، و به آنجایى که این موجها مىرسد در خارج کشور. ما باید همه قشرها را تربیت کنیم. شماها باید در مجلس که مىروید علاوه بر اینکه، مسائلى که طرح مىشود که مورد احتیاج ملت است، باید آنها را در آن طرح کنید، با سلاح اخلاق اسلامىو ارد بشوید، و با آن سلاح مردم را تربیت کنید که وقتى چند سال از مجلس گذشت، در مردم آثار گفتگوهاى شما و مناظرات شما پیدا باشد. از مجلس منعکس مىشود کارهاى شما. علاوه بر این که خداى تبارک و تعالى حاضر است در همه جا و ناظر است در همه جا، و پروندههاى همه شما پیش اوست و همه عالَم. علاوه بر اینکه باید ملاحظه کنید که در حضور خداى تبارک و تعالى هستید، هر نَفسى که مىکشید در حضور او هست، و هر کلمهاىکه ادا مىکنید در محضر مبارک خداى تبارک و تعالى هست. و در محضر خداى تبارک وتعالى، برخلاف دستور او جرم عظیمى است، و باید ناظر بدانید خدا را بر اعمال خودتان، باید شما دیگران را هم تربیت کنید. همه اشخاصى که در هر مرکزى هستند باید آن مرکز را به صورت یک تعلیمگاه درآورند. همان طورى که در صدر اسلام آنکه رئیس دولت بود، و آنکه سردار بود، سردار لشکر بود، با اعمال خودشان مردم را تربیت مىکردند، با حرفهاى خودشان، با کردار خودشان مردم را تربیت مىکردند، باید ما که دعوى این را داریم که مسلمان هستیم و تابع اولیاى اسلام هستیم ، باید ما هم با کردار و رفتار خودمان تربیت کنیم مردم را. اگر خداى نخواسته، انحرافى در مجلس پیدا بشود، چون منعکس مىشود به همه جا، ممکن است که انحراف در سطح گستردهاى پیدا بشود و مسئولیت بزرگ باشد. چنانچه انحرافاتى را شما به واسطه اعمال و افعالتان از ملت سلب کنید، اجر بسیار بزرگى را دارید، اجر انبیا را دارید. از الآن بناى بر این نگذارید که ما یک جبهه کذا و یک جبهه کذا، از اول بناى مبارزه باشد، مبارزه نیست، مباحثه است، مباحثه، مباحثه نرم اسلامى. مىخواهید هر کدام مسائلى که دارید به دیگرى بگویید با برهان، با بیان، البته باید بگویید اما مبارزه ندارید با هم. و همه براى اسلام هستید و خدمتگزار اسلام هستید و مىخواهید براى اسلام خدمت بکنید. از حالا بنا نگذارید به اینکه یک جبههبندى بکنید، یک دسته این طرف، یک دسته آن طرف و همان کارهایى که در مجالس سابق مىکردند، و همان دعواها و نزاعهایى که به انحطاط مىکشید خودشان و ملت را. و من نمىدانم آیا در مجالس خارج از این کشور یک همچو نزاعها و داد و قالها و بدگوییهایى بوده است که تقلید کردند اینها از آنها یا نه ابتکار بوده، این را من اطلاع ندارم؛ لکن على? اىّ حال، چه تقلید از دیگران بوده، و چه ابتکار خودشان بوده است، یک امر بسیار مشوّه بدى بود که تلخى او در ذائقه باید بماند تا آخر. و من امیدوارم که کارهاى شما آن تلخیها را از ذائقهها بزداید. … و شماها هم من امید این را دارم که چهرههاى نورانى که در مقابل من واقع شدهاند، بدانند که در پیشگاه خداى تبارک و تعالى هم هستید و باید براى اسلام و براى احکام اسلام ـ که به ما منت گذاشته است و همه پیروزیهاى ما به واسطه اوست ـ خدمت بکنیم، و با کمال قدرت خدمت بکنیم. خوف این معنا را نداشته باشید که اگر در مجلس شما یک مطلبى را بگویید، پیش روشنفکرها این خوب نیست. شما نماز هم اگر بخوانید بعضى از این روشنفکرها پیششان خوب نیست. شما اگر دعا هم بخوانید بعضى از اینها پیششان خوب نیست. من نمىگویم همه روشنفکرها؛ روشنفکر خوب در همه طبقات هست. اما آنهایى که از اوّلى که این جمهورى اسلامى خواست پایش را بگذارد توى این مملکت مخالفت کردند، و آنهایى که به اسم خدمت به خلق مىخواهند نگذارند این جمهورى اسلامى تحقق پیدا بکند. شما خوف هیچ کس را نداشته باشید؛ نه خوف چپیها را داشته باشید ، نه خوف راستیها را داشته باشید. شما ـ در مسائل قانون اساسى است و اسلام و قانون اساسى هم تابع اسلام است ـ باید به اسلام فکر بکنید، نباید فکر کنید که حالا که در فلان کشور کذا چه جورو اقع شده ما هم خوب است که التقاطى باشیم؛ یک قدرى بگوییم خدا، یک قدرى هم بگوییم چیز دیگر. مستقیم باشید و با استقامت کارتان را پیش ببرید، پشتیبان شما خداست. از هیچ چیز ، از هیچ قوه نترسید. من نمىگویم که شما بر همه قوهها غلبه مىتوانید بکنید. ما که چیزى نداریم، همه چیز ما دست دشمنهاى ماست. من عرض مىکنم که وقتى بنا شد که ما به تکلیفمان عمل بکنیم، و ما آن راهى را که خداى تبارک و تعالى پیش پاى ما گذاشته است آن راه را برویم، براى ما شکست هیچى نیست. براى اینکه از دو حال خارج نیست: یا این است که ما پیش مىبریم که شکست هیچ نیست، و یا این است که نه، مىآیند و ما را عقب مىزنند، ما تکلیفمان را عمل کردهایم، چه شکستى است؟ سیدالشهدا هم شکست خورد در کربلا، اما شکست نبود این. کشته شد و زنده کرد یک عالَمى را. امیرالمؤمنین هم در جنگها، در جنگ صفین شکست خورد، لکن شکست نبود این. او به خدمت اسلام بود و براى خدا کار مىکرد. کسى که براى خدا کار بکند ، هیچ وقت شکست تویش نیست، بُرد همیشه با آنهاست. شما خوف این را نداشته باشید که اگر یک چیزى برخلاف مثلاً مسلک مارکسیسم بگویید، بگویند که اینها چه عقب مانده هستند، خود آنها عقبماندهاند. همانهایى که ادعاى ـ نمىدانم ـ کمونیستى و کذا مىکنند، خود آنها از همه قلدرتر و از همه دیکتاتورترند، و ملتهایشان را همه به بند کشیدهاند. آزادى در آن ممالک نیست براى کسى. همان طورى که در ممالک غربى هم آزادى نیست در کار، صحبت آزادى، حرف آزادى است. اگر آزادى باشد، این سیاههاى بیچاره چه کردهاند که اینطور تحت فشارند؟ در هیچ جاى دنیا شما خیال نکنید که این طرحهایى که مىدهند، و این بساطى که درست مىکنند، یک واقعیتى باشد و بخواهند روى ا و رفتار بکنند.… اسلام مدنظر شما باشد. و این را بدانید که آنهایىکه با این مجلس مخالفند، و آنهایى که با این انقلاب مخالفند، و آنهایى که با اسلام مخالفند، هر کارى بکنید آنها به مخالفت خودشان ادامه مىدهند، منتها یکوقتى با یک بهانه است، بعد یک بهانه دیگر پیدا مىکنند. شما توجه داشته باشید که به اسلام خدمت کنید و به کشور خودتان خدمت کنید. شما وکیل مردمى هستید که همه اسلام را مىخواهند، و همه کشور خودشان را مىخواهند. و شما باید براى این ملت خدمت بکنید، به آن چیزى که شما را وکیل کرده است خدمت بکنید. اگر انحراف پیدا کنید برخلاف ملت، خیانت کردهاید به وکالتى که دارید. و من امیدوارم که انشاءاللّه شما با کمال قدرت، با کمال عزت و عظمت، این نهضت را به پیش ببرید.و مجلس، یک مجلس اسلامى اخلاقى همه چیز تمام باشد، و شما معلم اخلاق جامعه باشید، و همه جامعه هم پشتیبان شما باشد. و همهتان یک هویت بین دولت و ملت و ارتش و مردم و همه یک هویت باشید، همه اعضاى یک انسان باشید. همه در خدمت انسان کامل؛ که رسول اکرم است باشید، و همه به منزله اعضاى ا و باشید براى خدمت؛ و اگر اینطور شد، پیروزى نصیبمان هست. و اگر خداى نخواسته، انحرافات پیدا شود و اغراض شخصیه پیش بیاید، و نمىدانم مسندها بحث بشود، و مقامها طرح بشود و امثال اینها، این اولاً انحطاط اخلاقى زیاد است، و انحطاط در پیشگاه خداست، و ثانیاً خوف این است که نتوانید این بار را به منزل برسانید. 7/3/59 شما دوستان محترم نماینده ملتى هستید که جز به اسلام بزرگ و عدالت الهىاسلامى فکر نمىکنند؛ و انتخاب شما براى پیاده نمودن عدالت اسلامى که در طول سلطنت ظالمانه و غاصبانه رژیم شاهنشاهى از آن محروم بودند؛ رژیمى که ثروت سرشار کشور را به خود و هم پیمانان نامیمون خود اختصاص داد و براى ادامه سلطه جبارانه خود به جیب ابرقدرتها ریخت و ملت مظلومرا در سطح بسیار وسیعى از اولین احتیاجات محروم و به خاک سیاه نشاند، و کشور را در تمام زمینههاى فرهنگى، اقتصادى ، سیاسى و نظامى وابسته به اجانب و خصوصاً امریکا کرد. ببینیم شما و دولت منتخب شما با ملت مستضعف که به حرکت انقلابش همه ما را از انزوا خارج نمود چه خواهید کرد. امید آن است که رسیدگى به حال مستضعفین و مستمندان کشور که قسمت اعظم ملت مظلوم را در بر مىگیرد در رأس برنامهها قرار گیرد، و در نخستین مجلس شوراى اسلامى طرحهایى جدى در رفاه حال این طبقه محروم داده شود، و از طرف دولت منتخب شما بدون مسامحه به مورد اجرا گذاشته شودتا در پیشگاه خداوند متعال، بعضى از دیون خودتان را به این طبقه عزیز ـ که جان خود را براى اسلام و آزادى و استقلال کشور در طبق اخلاص گذاشته و پیروزى را براى انقلاب اسلامى به ارمغان آوردند ـ اداکرده باشید. شما منتخبین مجلس که از پشتیبانى جدى ملت عزیز برخوردارید، باید با کمال قدرت در مقابل قدرتهاى شیطانى که در رژیم دست نشانده سابق، حاکم بر سرنوشت ما بودند بایستید و از هیچ قدرتى غیر از قدرت خداوند قادر نهراسید، و جز به مصالح کشور به چیز دیگرى فکر نکنید. متوجه باشید که در خارج از مجلس با صحنه سازیها و اغفال، چه بسا چپگرایان و یارا ستگرایان و یا ریشههاى فاسد رژیم سابق طمع کنند که با نفوذ در مجلس مقاصد شوم اجانب را تحمیل نمایند. باید همه با هوشیارى در طرحها و مسائل روز دقت فرمایید و از کیْد دشمنان به خداى تعالى پناه ببرید. خداوند متعال همه ما را از لغزشها نگهدارد. بحمداللّه در مجلس، دانشمندان و علماى آشنا به احکام شرع مطهر حضور دارند و فقهاى نگهبان حاضرند؛ لکن لازم است طرحهایى که در مجلس مىگذرد مخالف با احکام مقدسه اسلام نباشد و با کمال قدرت، با پیشنهادهاى مخالف با شرع مقدس که ممکن است از روى ناآگاهى و غفلت طرح شود شدیداً مخالفت نمایید، و از قلمهاى مسموم و گفتار منحرفین هراسى نداشته باشید و سخط خالق را براى رضاى مخلوق تحصیل نکنید و خداوند قاهر و قادر را حاضر و ناظر بدانید. این مجلس که اولین دوره در جمهورى اسلامى است، الگویى است براى مجالس آینده؛ و هر سنت حسنه و یا سیئهاى ممکن است در مجالس دیگر اثر گذارد و براى شما اجر جزیل و یا خداى نخواسته وزر و وبال به بار آورد. لازم است در مذاکرات و برخورد آرا به طور آرام و با احترام متقابل عمل شود، نه مثل دورههاى رضاخان و بعد از آن. و لازم است از دستهبندیها و جهتگیریهاى غیر اصولى براى کوبیدن طرف مقابل جداً احتراز شود که تنها حل مسائل در محیط آرام امکانپذیر است. ویژگى این مجلس و محیط کشور در این دوره ایجاب مىکندکه مجلس و دولت هماهنگ شود تا بر مشکلات کشور فائق آیند.و هیچ یک از نهادهاى جمهورى اسلامى خصوصاً مجلس و رئیسجمهورى و دولت براى یکدیگر و دیگران کارشکنى نکنندو خود را به طور جدى در خدمت اسلام و کشور درآورند تا خداى متعال آنها را پشتیبانى فرماید. و نداى آسمانى انسانساز وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَلا تَفَرَّقوا [3] را در نظر داشته و اطاعت نمایند، و از منازعه و تفرقه اجتناب نمایند و به امر آموزنده الهى گوش ف را دهند و وَلا? تَن?ازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ [4] که دنباله آن تنازع، فشل و شکست و رفتن رنگ و بو و آبروست. سیاست «نه شرقى و نه غربى» را در تمام زمینههاى داخلى و روابط خارجى حفظ کنید و کسى را که خداى نخواسته به شرق و یا به غرب گرایش دارد هدایت کنید و اگر نپذیرفت، او را منزوى نمایید. و اگر در وزارتخانهها و نهادهاى دیگر کشور چنین گرایشى باشد که مخالف مسیر اسلام و ملت است اول هدایت و در صورت تخلف، استیضاح نمایید که وجود چنین عناصر توطئهگر در رأس امور یا در قطبهاى حساس، موجب تباهى کشور خواهد شد. طرحها و پیشنهادهایى که مربوط به عمران و رفاه حال ملت خصوصاً مستضعفین است انقلابى و با سرعت تصویب کنید، و از نکته سنجیها و تغییر عبارات غیر لازم که موجب تعویق امر است اجتناب کنید، و از وزارتخانهها و مأموران اجرا بخواهید که از کاغذ بازیها و غلط کاریهاى زمان طاغوت اجتناب کنند و رفاه ملت مظلوم و عقبافتادگیهاى آنها را به طور ضربتى تحصیل و ترمیم کنند. در ادارات دولتى، قوانین دست و پاگیرى که در مجالس غیرقانونى رژیم سابق به تصویب رسیده و موجب تعویق و یا تعطیل امور شده و مىشود و جامعه را به تنگ آورده است به طور انقلابى لغو کنید ـگر چه خود لغو است ـ و به جاى آنها قوانین مترقى را که رفاه ملت در آنها به بهترین وجه ملاحظه شده باشد جایگزین گردانید. مجلس جمهورى اسلامى همان سان که در خدمت مسلمین است و براى رفاه آنان فعالیت مىنماید، براى رفاه و آسایش اقلیتهاى مذهبى ـ که در اسلام احترام خاصى دارند و از قشرهاى محترم کشور هستند ـ اقدام و فعالیت مىنماید، و اساساً آنان با مسلمانان در صف واحد و براى کشور خدمت مىکنند و در صفو احد از تمام ارزشها و مآثر آن برخوردار مىباشند. 15/5/59 مجلس باید به تمام قوّهاى که دارد و قوّه او از همه قوّهها بالاتر است ـ وتمام مسلمین واجب است بر آنها که پشتیبانى کنند از دولت و از ملت و از مجلس بالخصوص ـ باید با تمام معنا کوشش کند که افرادى که سر کار مىآیند، نخستوزیر، سایر وزرا و سایر کسانى که کارهاى مهم را دارند، از اشخاص مسلمان [باشند] متعهد، متوجه به کارهایى که در دنیا مىشود، مدبّر، لکن متعهد به اسلام، متعهد به مکتب. مکتب بزرگترین چیزى است که از براى ما مطرح است. نبایدرا جع به مکتب یک کلمهاى کسى بگوید. اشتباه مىکنند اگر مىگویند مکتب چطور. تمام مقصد ما مکتب ماست و مسلمانهاى ما براى مکتب ماست که اینطور قدرت دارند. و اینطور در مقابل دیگران مىایستند. اگر چنانچه سایر ممالک اسلامى هم مکتب خودشان را حفظ کنند ـاین مکتب اسلام را ـ اگر مکتب اسلام را حفظ بکنند، مطمئن باشند که هیچ قدرتى به آنها آسیب نمىرساند. اگر ما مکتب خودمان را حفظ نکنیم ـ که یکى از تعلیمات مکتب ما این است که متفق با هم باشیم ـ هر یک از این گروهها یا هر یک از این افراد که بر ضد آن رفیق خودش یک کلمهاى بگوید، از مکتب خارج شده است و به درد اصل ایران دیگر نمىخورد. هر کدام از اینها که دیگرى را بخواهند تضعیف کنند، مجلس بخواهد یکى دیگر را تضعیف کند، یکى دیگر بخواهد مجلس را تضعیف کند، دولت بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد دولتش را تضعیف بکند، رئیسجمهور بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد رئیسجمهور را تضعیف کند، تمام اینها برخلاف مکتب اسلام است، مخالفت با اسلام است. باید این آقایان همانطورى که مدعى هستند اسلامى هستیم،و اقع مطلب این است که باید در عملشان، در قولشان، در خطابههایشان، در حرفهایشان، در نوشتههایشان، در روزنامههایشان نشان بدهند که ما مسلمانیم. این چه مسلمانى است که هر روزنامهاى که مال یک طایفه است به طایفه دیگر فحاشى مىکند؟! ما چى جواب این مردم را بدهیم که هى مىآیند از من الآن وقت خواستهاند از بازار تهران که بیایند بگویند این چه خبر است، این آقایان چهشان است با هم؛ این آقاى رئیسجمهور با مجلس، مجلس با رئیس جمهور چرا، چرا اینطور رفتار مىکنند؟ چرا باید اینطور باشد که صداى مردم در آید؟ من نصیحت به آنها مىکنم، من از لسان اسلام به آنها نصیحت مىکنم که با هم اختلاف نکنید. شما اگر اختلاف بکنید، راه را براى دیگران باز مىکنید. شما اختلاف با هم نداشته باشید. سر چه اختلاف مىکنید؟ چه میراثى هست که شما مىخواهید قسمت کنید و سرش اختلاف مىکنید؟ این همه مردم جوانهایشان را دادند، میراث براى شما گذاشتند که اختلاف با هم بکنید و اینطور توى سر هم بزنید و اینطور فساد ایجاد کنید؟! یک قدرى با هم رفیق باشید، دوست باشید، برادر باشید. آقاى رئیس جمهور افرادى که به درد جامعه اسلامى ما بخورد، به درد مکتب ما بخورد باید تهیه کند، معرفى کند؛ یعنى ، نخستوزیر را [که] او تهیه مىکند باید یک شخصى باشد که همه آن صفاتى که من گفتهام درش باشد. از اینکه در رأس همه صفات ، مکتبى بودن است. 6/3/60 من یک کلمه راجع به مجلس و محیط مجلس عرض دارم. و یک کلمه هم راجع به کشور و کسانى که در این کشور مشغول به خدمت هستند. آنکه راجع به مجلس است یک مقدار زیادش را دیشب از تلویزیون آقایان دیدند، که من در سال قبل آن مسائل را گفتم. و باید عرض کنم که معالأسف آن که من مىخواستم نشده است. من مىخواستم که این مجلس یک معلم باشد از براى همه کشور،و براى مجلسهاى بعد و نسلهاى آینده، که کیفیت مشاوره وکلا باید این نحو باشد. آن نحوى که در مجالس سابق، و خصوصاً این مجالس آخر پنجاه ساله، آن طور نباشد. آقایان در یک محیط آرام مسائلى که دارند با آرامش بیان کنند. اختلافاتى که در دیدها دارند، در سلیقهها دارند، اینها را با یک آرامش خاطر بیان کنند و حل و فصل کنند و راجع به مسائل کشور هم که در آنجا مىآید، باز هم با یک محیط آرام. در محیط آرام است که عقلها مىتوانند کار بکنند. آن روزى که غضب توى کار آمد، عقل کنار مىرود. قوه غضبیه هر وقت به راه افتاد، عاقله را کنار مىزند، [شخص] از روى بىعقلى صحبت مىکند. قاضى چنانچه در حال غضب باشد ، نباید حکم بدهد؛ براى اینکه حکم در حال غضب حکمى استکه از منشأ عقلى و شرعى صادر نمىشود. شما مسائلى دارید؛ فرض کنید یک نفر مىرود و مسائل خودش را مىگوید؛ انتقاد هم دارد؛ انتقادات آزاد است، به اندازهاى که نخواهند یک کسى را خفیف کنند، یا یک گروهى را خفیف کنند و از صحنه خارج کنند؛ انتقاد براى ساختن، براى اصلاح امور، لازم است؛ هر مجلسى باید این انتقادات را داشته باشد؛ لکن اگر [در] این انتقادات آن که انتقاد مىکند با آرامش خاطر و با نظر صحیح انتقاد بکند، این که جواب مىدهد هم اگر با نظر صحیح و بدون اینکه غضب در آن راه داشته باشد جواب بدهد، آن وقت منطق در مقابل منطق است. و اگر با هیاهو و جار و جنجال بخواهید شما یک مسأله را حل بکنید،و هر کسى در نظر داشته باشد که طرف مقابل خودش را مثل یک دشمن بکوبد، عقلها کنار مىرود و قوه غضبیه، که بدترین قوههاست اگر مهار نشود، در کار مىافتد؛ و مسائل را علاوه بر اینکه حل نمىکنند، مشکلتر مىکنند. … مهم در همه افراد، و خصوصاً شما آقایان که در مجلس هستید، و مجلس مبدأ همه چیزهایى است که در کشور واقع مىشود، مهم این است که در مقام بیان مسائل و رد مسائل، انتقاد و تکذیب، به آنجا نرسد که قوه عقلیه کنار، و با قوه غضبیه انسانو ارد میدان بشود. اگر یک کسى هم فرض کنید از زبانش یک مطلبى بر خلاف شما صادر شد، شما بروید و مطلب را منطقى صحبت کنید، با داد و فریاد و ـ خداى نخواسته ـ حرف زشت زدن کار درست نمىشود. جز اینکه اگر ـ خداى نخواسته ـ این امور تکرار بشود در مجلس، کم کم ـ هیچ امر فاسدى یکدفعه سراغ آدم نمىآید. شیطان باطنى انسان بسیار استاد است. و او همچو نیستکه ابتدا انسان را به فساد بکشد ـ ابتدا قدم کوچکى را وا مىدارد که انسان بردارد. این قدم که برداشت، فردایش یک قدم یک قدرى بلندترى. انسان را یواش یواش به جهنم مىفرستند؛ یواش یواش به فساد مىکشد…. امیدوارم که از این به بعد یک قدرى توجه بکنند که این محیط مجلسى که نمایش داده مىشود در همه کشور، و بعضى جاهاى دیگر هم، یک طورى نباشد که وقتى این محیط در منظر مردم واقع شد، مردم از اینکه این وکیل را انتخاب کردهاند پشیمان بشوند. یک طورى نباشد که از آن راهى که همه مردم دنبال آن راه هستند کنار برود. مجلس باید یک محیطى باشد که با کمال تفاهم و خیرخواهى براى ملت و کشور، مسائل را پیش بیاورند. انتقاد مىکنند، انتقاد خیرخواهانه باشد. جواب انتقاد مىدهند، آن هم خیرخواهانه باشد. و منظره مجلس یک منظره صالح باشد، که مردم وقتى که این منظره را دیدند بگویند چه کار خوبى کردیم که یک همچ و اشخاص صحیح را در مجلس بردیم. و یک وقت ـ خداى نخواسته طورى نباشد که مردم پشیمان بشوند از رأیى که دادهاند. منبع: عصر انتظار [ جمعه 91/2/29 ] [ 6:56 عصر ] [ علی آلیانی ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |